تاثیر مراحل تعلیم و تربیت بر علم نافع (با پیشنهاد مدل دوره های آموزشی تربیتی هفت ساله )

تعداد بازدید:۲۱۷

موضوع سخنرانی خانم دکتر قصوری تاثیر مراحل تعلیم و تربیت بر علم نافع بود. ایشان استفاده از مراحل هفت ساله نقل شده در احادیث را به عنوان مبنای مقاطع تحصیلی پیشنهاد نمود.

علم نافع در اسلام سه خصیصه دارد اول سطح نافعیت است که علاوه بر خود و خانواده خود همنوعان و حتی جهان را شامل می شود دوم مرتبه نافعیت است که علاوه بر نفع دنیایی نفع اخروی را هم در نظر دارد بر خلاف سودگرایی و عملگرایی و سوم بعد نافعیت است که کارها را با حداکثر انتفاع هدف قرار می دهد و امور صرفا زینتی و زیباشناسانه مطلق را رد می کند و این مخالف با فرمالیسم و هنر برای هنر است.

اما اگر به صورت کلی درنظر بگیریم پنج ویژگی در فردی که صاحب علم نافع است ضروری خواهد بود:

 1- فردی که علم نافع دارد باید پایه شخصیتی و انگیزه درونی برای نفع رسانی داشته باشد. انسان های بی تفاوت، خودخواه، سودجو و یا کسانی که قصد آسیب به جامعه را داشته باشند قادر به تولید علم نافع نخواهند بود بنابراین نوع تربیت فرد بسیار مهم است،

۲- عالم نافع یک نظرگاه منسجم درباره جهان هستی دارد که پایه او برای ورود به هر علمی می شود و در او نگاه منتقدانه و پویا فراهم می سازد در غرب علوم انسانی وظیفه تعیین این دیدگاه را برعهده دارد به همین دلیل هم آنها به علوم انسانی بیشتر اهمیت می دهند و نخبگان خود را به این شاخه هدایت می کنند.

۳- علم نافع یک علم خطی و در یک حیطه جزئی و لزوما خاص نیست. کسانی که در یک حیطه خاص علم متراکم داشته باشند مستعد مهره شدن می شوند. چون عملا خودشان نمی توانند از آن بهره ببرند و به سیستم پیچیده ای نیاز دارند که صرفا یک بخش محدود از آن را برعهده بگیرند. برعکس اگر فرد با علوم متنوع تری آشنا باشد قدرت ترکیب و پویایی بیشتر و کاربردی سازی بهتری نشان می دهند اغلب دانشمندان بزرگ در چندین شاخه مختلف تحصیل کرده اند.

۴- عامل چهارم خلاقیت است که به فرد کمک می کند تا علوم انباشته در ذهن خود را با اقتضائات دنیای پیرامون پیوند داده و راه های برخورداری از آن را فراهم سازد.

5- عامل پنجم سرعت و صرفه است که موجب می شود با کمترین منابع و صرف کمترین هزینه ها بیشترین نتایج ممکن حاصل شود.

حال احادیث مربوط به تقسیم هفت سال را درنظر بگیریم که این ویژگی ها را چگونه پشتیبانی می کند.

در هفت سال اول توصیه شده که کودک آزاد باشد به تغذیه و پرورش جسمی کودک رسیدگی شود و مورد محبت قرار گیرد. می بینیم که تاثیر محبت و تغدیه بر هوش کودکان ثابت شده که همین عامل مقوم سرعت و صرفه است چون هوش بیشتر سرعت و کارآمدی بهتری را نشان خواهد داد. علاوه بر آن آزادی در هفت سال اول به خلاقیت کمک می کند.

در هفت سال دوم توصیه شده قرآن آموزش داده شود علوم حافظه محور و محفوظات در این سن داده شود تربیت قرآنی اگر به معنای واقعی صورت پذیرد می تواند هم آن نظرگاه انسجام دهنده علوم را فراهم سازد هم شخصیت نافع را در فرد رقم بزند. در گذشته اصطلاح عالم تنها به صاحب علم دینی اطلاق می شد چون همه باید اول علم دینی را در حد تسلط می آموختند و علوم دیگر فضل خوانده می شد چون زیاده بر علم دینی و در اولویت بعد مطرح بود و می گفتند عالم فاضل حاصل آن چهره های طلایی جهان اسلام مثل بوعلی یا حافظ و مولوی و سعدی و ... است. اما امروزه علم دینی اولا اصالت قرآنی خودش را از دست داده دوم باروش های غلط آموزش داده می شود و سوم جایگاه مناسبی ندارد و یک درس در میان سایر دروس و حتی کم اهمیت تر از آنها تلقی می شود. بنابراین فرد دیدگاه انسجام دهنده و شخصیت نافع بر اساس قرآن پیدا نمی کند.

در هفت سال سوم گفته شده دوره وزارت است باید به فرد مسئولیت داد و او را در دنیای واقعی با بزرگسالان همراه کرد نکته مهم درباره دوره وزارت سن استعدادیابی است چون دوره های هفت سال اول و دوم پادشاهی و عبودیت سن استعدادیابی نیستند. استعدادیابی یک عمل دو سویه است که هم رغبت فرد و هم امکان های موجود جامعه در آن نقش ایفا می کند و منطبق با سن وزارت است

امروزه سن استعداد یابی در هفت سال دوم واقع شده و همین طور به سنین پایین تر می رسد به همین دلیل هم علم خطی در فرد بیشتر رشد می کند نخبگان استعدادیابی شده در یک زمینه خاص یک علم متراکم می یابند که فراتر از جامعه پیرامون خودشان است از طرفی چون تنوع حوزه های یادگیری نداشتند قدرت بومی سازی هم ندارند بنابراین راهی جز مهاجرت به کشورهای پیشرفته تر را نخواهند داشت. ما در فرار مغزها میان کشورهای در حال توسعه مقام اول را کسب کرده ایم. اگر استعداد یابی به هفت سال سوم موکول شود در نتیجه در این دوره تنوع آموزش ها را خواهیم داشت همین تنوع کمک می کند که هم بومی سازی انجام شود هم فرصت می دهد که فرد کمتر در تعیین رشته اشتباه کند. سرعت و صرفه با یک استعدادیابی درست تحقق می یابد امروزه سرخوردگی از انتخاب های پیشرس و جبر ادامه یا تغییر رشته های اشتباه انتخاب شده

در جامعه ما به یک مشکل رایج تبدیل شده عامل مقوم دیگر در سرعت و صرفه مهارت هایی است که فرد می تواند در این دوره کسب کند چون مهارت‌های کسب شده قبل از ۲۰ سالگی در ادامه عمر انسان به صورت یک روند درمی آید که فرد بدون فکرکردن و خستگی حاصل از فکر بصورت خودکار عمل را انجام دهد.